پسری به نام سیاوش که یک تولیدی مانتو دارد از طرف مشتریان خود مجاب به ازدواج میگردد تا بتواند در این صنف فعالیت کند اما انجام این امر او را دچار نفرین یکی از دخترهای که به خواستگاریش رفته بود میکند و این نفرین ماجراهای جالبی را در خواستگاری های بعدی برای او رقم میزند…
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !